چین: عصر پیش از تاریخ
نویسنده:آنتونی کریستی
پرداختن به کشور عظیمی که تاریخ مدون سه هزار ساله و فرهنگی ژرف و بی همال دارد کاری است دشوار. چین دارای شرایط اقلیمی متفاوتی است و این گوناگونی از منطقه زیر قطب در تایگای منچوری تا جنگلهای زیر منطقه حاره در جنوب غربی چین را در بر میگیرد. پست و بلند و جنس خاک چین متغیر است و این ناهمگونی از کوههای مدام برف پوش فلات تبت تا صحاری و استپهای آسیای میانه و از دلتای غنی سواحل جنوب شرقی تا درهها و دشت گسترده ساحل رود زرد را شامل میشود.
در چنین وسعتی گوناگونی فرهنگ و مردمان طبیعی است، اما گفتگو از فرهنگ چین نیز ممکن است و وقتی از چین سخن می گوئیم مراد ما همانا وحدت فرهنگی است که واژه چین یادآور آن است. گروههای قومی مختلف ساکن در قلمرو سیاسی چین، و از آن جمله اقوام مغول که خود چینیاند، در طی هزاران سال از هم متاثر شده و آن چه امروز فرهنگ چین نامیده میشود نتیجه آمیزش این فرهنگها است. کاربرد صفت چینی (که اکنون رواج دارد) برای مردم و گروههای مختلف ساکن این سرزمین اندکی غریب مینماید، اما با توجه به این که وحدت این سرزمین و مردمان آن از زمان فرمانروائی دودمان چین و شیه هوانگ دی (۲۱۰- ۲۲۱ ق. م) فراهم شد، منطقی است.
پس از دودمان چین دودمانهای هان غربی و شرقی طی سالهای ۲۶۰ پیش از میلاد تا ۲۲۰ میلادی بر قلمرو فرمانروائی چین فرمان راندند و پس از آن – با وجود دوره کوتاه مدت فترت – تسلط حکومت مقتدر مرکزی تا به امروز ادامه یافته است. بدین سان کار عظیم دودمان چین در ایجاد وحدت میان اقوام و سرزمینهای مختلف پدید آورنده چین موجب نامیده شدن مجموعه این سرزمینها به چین شد. معهذا چینیان همیشه از سرزمین خود با نام چونگ گو (۳) یعنی سرزمین میانه یاد میکردند. با آغاز گسترش امپراتوری روم مردم چین از وجود امپراتوری آگاه شدند و آن را داچین (۴) و دومین امپراتوری جهان دانستند. وسعت امپراتوری چین در دوران فرمانروائی دودمان هان در حد قلمرو فرمانروائی این دودمان وسعت یافت و گسترش بیشتر آن در حد مرزهای سیاسی کنونی چین قرنها بعد تحقق یافت.
محدوده جغرافیایی فضائی که آن را چین مینامیم سه منطقه مشخص را در بر میگیرد: منطقه میانی این محدوده در کناره رود زرد بخش اصلی این سرزمین را تشکیل میدهد و دلایل و شواهد بسیار گویای آن است که این محدوده خاستگاه اصلی تمدن و فرهنگ چین بوده است.
منطقه شمالی چین دشتها و سرزمینهای مرتفع و مناطق کوهستانی منچوری را در بر میگیرد و تا آمور (۵) ادامه دارد. مناطق کوهستانی این منطقه از جنگل پوشیده شده است و دشتهای فرسوده آن نیز بیش از این جنگلپوش بود. هوای این منطقه قارهای و متنوع است. جنوب رود زرد در منطقه سوم قرار دارد و محدوده شمال رود یانگتسه (۶) تا عرض جغرافیائی ۳۳ درجه و ناحیه جنوبی آن در مرز غربی، کوههای زین لینگ (۷) را در بر میگیرد. زمینهای این منطقه غالباً ناهموار و تپهای است و در امتداد دره یانگتسه به جانب جنوب رودها و دریاچههای متعددی قرار دارد. بر این مجموعه دو منطقه حوضه سیچوان (۸) و دشت ساحلی را باید افزود، که سیچوان با یانگتسه علیا و دشتی که به ساحل میانجامد با یانگتسه سفلی و رود هوای (۹) از شاخههای یانگتسه سیراب میشوند. بر خلاف دو منطقه دیگر در جنوب بارندگی فراوان و بخش بزرگی از زمینهای آن از جنگلهای منطقه گرمسیری پوشیده شده است. محصول عمده کشاورزی در جنوب برنج و در شمال گندم، ارزن، حبوبات و سورگوم است. منطقه مرکزی یعنی سرزمین اصلی چین دارای آب و هوای ملایم و بارندگی کافی است. منطقه غربی را زمینهای مرتفع لُسی تشکیل میدهد که به تدریج در قسمتهای شرقی به زمینهای غنی رسوبی میانجامد، و شبه جزیره شاندونگ (۱۰) از ویژگی سومی برخوردار است که خاص این منقطه است. جنگلهای این منطقه به تدریج و با دخالت انسان رو به کاستی نهاده و موجبات ایجاد شرایط اقلیمی نیمه خشکی را فراهم آورده است.
شرح تصویر: نقشه چین باستان؛ جایگاه حوزههای تمدنی مختلف در چین باستانی.
مردمان پیشین
در اواخر دوره پلئیستوسن (۱۱) و آغاز دوره هلوسن (۱۲) منطقه شمالی چین دارای شرایط اقلیمی معتدلتر از حال بود. نزول باران نیز بیشتر و نواحی پیست منچوری و حاشیه غربی قسمت مرکزی انباشته از آب بود. در چنین شرایطی در این منطقه حیوانات خاص منطقه گرمسیری میزیستند، بدان سان که امروزه برنج و خیزران از محصولات منطقه جنوبی است. در این دوره فیل، کرگدن، خوک خرطوم دار، گاو میش و موش صحرائی و نیز گونه هائی از صدفهای آبهای گرم نیز در شمال فراوان بود.
یانگ شائو
نخستین اجتماعات شکارچی – ماهیگیر در عصر میانه سنگی (۱۳) در سرزمینهای جنگلی و نخستین فرهنگهای این دیار در زمانی کاملاً متفاوت با شرایط کنونی یعنی در عصر نوسنگی در کنارههای رود زرد شکل یافت. دیگرگونی های فرهنگی بعد از دوره یخبندان منطقه شمال از دگرگونیهای فرهنگی جنوب درهی هوای کاملاً متمایز و با فرهنگ کلی آسیائی – اروپائی (۱۴) سرزمینهای جنگلی دوره میانه سنگی متفاوت و از خانواده فرهنگهای آسیای جنوب شرقی است. فرهنگ منطقه جنوبی چین تا آغاز تاریخ میلادی در تحول و دارای ویژگی منطقه جنوبی و باز متاثر از فرهنگ کنارههای رود زرد است؛ و اگر چه در پویائی آن درنگی نیست اما خاستگاه فرهنگی بنیادی چین کنارههای رود زرد و از انسانهای عصر نوسنگی این منطقه است.
در دوره میانه سنگی گروههای شکارچی – ماهیگیر سه ناحیه هونان (۱۵)، شانسی (۱۶)، وشنسی (۱۷) مردمان و گروههای کوچک دهقانی و روستاهای کوچک را شکل دادند. در قلمرو وسیع سه رود فی هو، فن هو (۱۸) و وئی شو (۱۹) و در حد فاصل زمینهای مرتفع جنگلی و زمینهای باتلاقی شرق تهیه و تولید خوراک دیگرگون شد و اجتماعات ترکیبی کشاورزی، چوپانی و ماهیگیری پدیدار شد که نخستین تحول اقتصادی را میسر ساختند. در این دوره مردم چین به پیشرفتهای مختلفی دست یافتند که از آن شمار است: کشت برنج و ارزن، پرورش خوک و گاو و گوسفند، استفاده از سگ در گله بانی، اهلی کردن بوقلمون – و شاید اسب – ساختن خانههای گلی با کفپوش و دیوارپوش گچی، پرورش کرم ابریشم، تهیه پوشاک ابریشمی و کنفی و خیاطی که شاید برای نخستین بار مرسوم شد. – در جنوب چین دوختن لباس رایج نبود و پوشاک پارچهای بود که چون ساری به تن میپیچیدند- در این دوره با استفاده از استخوان کتف گاو به گونهای پیشگوئی میپرداختند که بعدها گسترش و رواج بیشتری یافت.
نخستین مراحل این پیشرفت در مرحله یانگ شائو انجام یافت و در کنارههای سه رود متمرکز شد. طی آخرین مراحل این دوره گروههای روستائی به تدریج به قسمتهای دیگر دره رود زرد راه یافتند، اما گسترش بزرگ در دورهای که به مرحله لونگشان (۲۱) معروف است آغاز شد، وقتی که فرهنگ آغازین روستائی به ناگاه در جهت چین سفلی و در امتداد جنوب و شرق گسترش یافت.
لونگ شان
در گذشته فرهنگ دوره یانگشائو و لونگشان را کاملاً متمایز از یکدیگر و فاصله زمانی این دو فرهنگ را طولانی میپنداشتند، اما پژوهشهای زمان جنگ جهانی و بعد از آن در چین حاکی از این است که فرهنگ لونگشان متاثر از فرهنگ یانگشائو و بنیاد فرهنگ یین – شانگ (۲۲) نخستین مرحله تاریخی در گزارش باستانشناسی چین است. در دوره لونگشان تولید خوراک و گسترش کشاورزی در بخشهای میانی و پائین دره رود زرد و آن گاه در نواحی ساحل شمال خلیج بوهای (۲۳) و بخش میانی و پائین دره یانگتسه و بخش عظیمی از فوگاین (۲۴) و گواندونگ (۲۵) فزونی یافت و این دگرگونی بر جوامع شکارچی ماهیگیر همسایه تاثیر فراوانی نهاد و در چنین دورهای است که جامعه چین به جامعهای دهقانی مبدل شد.
شک نیست که تمام محدوده منطقه لونگ شان طبیعتاً در این دوره دارای فرهنگ همانند نبود، اما معیار شناسائی این دوره تفاوت هائی است که این دوره با دوره پیشین دارد و ویژگیهای آن عبارتند از: اسکان و اقامت دائمی در یک منطقه به جای مأواگزینی در قرارگاه هائی که در دوره پیش رایج بود. تبر تراشی و قطع درختان و گسترش زمینهای قابل کشت و سوزانیدن زمین پس از برداشت محصول به منظورآماده ساختن خاک برای کشت مجدد. شروع استفاده از چرخ در سفالگری و نیز شواهدی در دست است که از پیدائی مشاغل دیگر سخن میگوید. در این دوره پیش گوئی با استفاده از استخوان کتف حیوانات رایج بود و استحکامات و سلاح به دست آمده از حفاریها از جنگ بین روستاها سخن میگوید. اسناد و مدارک به دست آمده از گورها در این دوره گویای پیدائی طبقات اجتماعی است. در قرارگاههای یانگ شائو گورها تنها بر حسب سن و جنس طبقه بندی میشد اما اسناد لونگ شان گویای تزید ناهمانندیها است. ظروف سرامیکی نازکی به دست آمده از حفاریهای لونگ شان نیز گویای ساخته شدن این وسایل در معیاری وسیع است؛ این ظروف تنها در مصارف خانگی کاربرد نداشت و در مراسم دینی نیز به کار میرفت.
جوامع لونگ شان بر معیشت کشاورزی متکی بود و علاوه بر کشت گندم، در مناطق هونان و شنسی برنج نیز کشت میشد. کشت برنج احتمالاً نخست در جنوب معمول شد و با گسترش فرهنگ لونگ شان کشت این محصول در دورههای یانگتسه نیز رواج یافت. محصولات و فرآوردههای دیگری که کشت و پرورش آن رواج یافت عبارتند از: هلو، بادام کوهی، شاه بلوط آبی و احتمالاً برخی از حبوبات. در این دوره نخست حیوانات خانگی به خوک و سگ محدود میشد اما شواهدی در دست است که گاوداری و پرورش گوسفند و شاید اسب نیز به تدریج رواج یافته است. بقایای به دست آمده حیوانات و پرندگان از این منطقه از موجودیت و پرورش و نگهداری طیور و شکار حیوانات وحشی و از آن جمله اسب، گراز وحشی، نوعی گوزن، خرگوش، موش خرمائی و نوعی ماهی فلسدار سخن میگوید و در پیشگوئیها از استخوان کتف گاو و گوزن و گاه گوسفند استفاده میشد.
مدارک یافته شده در منطقه جنوب غربی لونگ شان (۳۱) و ناحیه سیچوان (۳۲)، یونن (۳۳)، گوانگسی (۳۴)، گوئی جو (۳۵) و گوانداونگ گویای وجود آثار انسان عصر نوسنگی و متکی بودن او بر معیشت کشاورزی محدود و بیشتر متکی بر گردآوری نرم تنان و صید ماهی است، و از گسترش کشاورزی از منطقه لونگ شان و قسمتهای شمالی یانگتسه و کنارههای رود جیالیانگ (۳۶) به مناطق مجاور سخن میگوید. در این دوره بخش عظیمی از زمینهای دره رود کانتون (۳۷) زیر کشت رفته و قسمتهایی از زمینهای مرتفع لوزون (۳۸) کشت میشد، و در ناحیه دالی (۳۹) از منطقه یونن از خورهای طبیعی برایآبیاری استفاده میشد.
بدین سان اگر کشاورزی از بخش میانی دره رود زرد و شمال آغاز شده باشد با توجه به این که کشت برنج نخست در جنوب و در درههای رود یانگتسه آغاز شد، توجه به کشت این محصول در جنوب از اتکاء به معیشت کشاورزی در شمال سرچشمه میگیرد؛ اما این محصول خاص مناطق جنوبی و جنوب شرقی آسیا است.
پی نوشت ها :
۱٫ Thao Thich
۲٫ Kuei
۳٫ Ch,ung Kuo
۴٫ Dach,in
۵٫ Amur
۶٫ Yan Tze
۷٫ Tsinling
۸٫ Szeechwan
۹٫ Huai
۱۰٫ Shantung
۱۱٫ Pleistocene
۱۲٫ Holocene
۱۳٫ Mesolitic
۱۴٫ Eurasiatic
۱۵٫ Honan
۱۶٫ Shansi
۱۷٫ Sghensi
۱۸٫ Fenho
۱۹٫ Weishui
۲۰٫ Hu
۲۱٫ Lungshan
۲۲٫ Yin- Shang
۲۳٫ Pohai
۲۴٫ Fukien
۲۵٫ Kwangtung
۲۶٫ Tsun
۲۷٫ Shang
۲۸٫ Ch,an
۲۹٫ Kuang
۳۰٫ Ku
۳۱٫ Lungshan
۳۲٫ Szechwan
۳۳٫ Yunnan
۳۴٫ Kwangsi
۳۵٫ Kweichou
۳۶٫ Chialiang
۳۷٫ Canton
۳۸٫ Luzon
۳۹٫ Tali
منبع؛ کریستی، آنتونی، (۱۳۸۴) شناخت اساطیر چین، ترجمه محمدحسین باجلان فرخی، تهران، اساطیر، چاپ دوم.

نظرات ارزشمند خود را در مورد این مقاله از فرم ارسال نظر که در اخر همین صفحه وجود دارد برای ما ارسال کنید تا در سایت نمایش داده شودنظرات شما بعد از بررسی در سایت نمایش داده خواهد شد نمایش نظرات به معنای تایید انها توسط سایت نیست ونظرات شخصی بازدید کنندگان سایت در مورد این مقاله هست پیشاپیش از اینکه نظرات ارزشمند خود را در مورد این مطلب به سایت ارسال می کنید از شما ممنون هستیم باعرض پوزش بابت تاخییر ایجاد شده در تایید نظرات برای نمایش در سایت به دلیل مشغله کاری زیاد نظرات جدید با تاخییر بر روی سایت قرار میگیرند
Debes estar logueado para postear un comentario